تو چه گفتي سهراب ؟
قايقي خواهم ساخت ...
باکدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتي ساخت ، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش ، بر درختان افتاد
ساليان طول کشيد ،عاقبت اما ساخت
پس بگو اي سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بيخيال قايق...
يا که ميگفتي...
تا شقايق هست زندگي بايد کرد؟
اين سخن يعني چه ؟
با شقايق باشي...زندگي خواهي کرد
ورنه اين شعر و سخن يک خيال پوچ است
پس اگر ميگفتي ...
تا شقايق هست حسرتي بايد خورد
جمله زيباتر ميشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگه در شعرت ، نکته ها آوردم ، انتقادي کردم
بخدا دلگيرم ، از تمام دنيا ، از خيال و رويا
بخدا دلگيرم ، بخدا من سيرم ، من جـــواني پـــيرم
زندگي رويا نيست
زندگي پر درد است
زندگي نامرد است، زندگي نامرد است.
:: بازدید از این مطلب : 1601
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0